به گزارش هگمتان ۲۴ | در این یادداشت آمده است: در روزگار پرآشوب و پرحادثهی امروز، پیامهای رهبر حکیم انقلاب، چراغی است در تاریکیها و قطبنمایی برای عقلانیت و اقدام.
در چهلم شهدای مظلوم حمله ددمنشانه رژیم صهیونیستی، معظمله پیامی صادر کردند که حاوی هفت مأموریت راهبردی برای ملت و نخبگان بود؛ یکی از کلیدیترین این مأموریتها، “حفظ اتحاد ملی و انسجام داخلی” است که ایشان با صراحت آن را وظیفهی «تکتک آحاد ملت» دانستند، نه صرفاً وظیفهی دولت یا حاکمیت.
چرا اتحاد ملی در اولویت قرار دارد؟ استادان فرهیخته؛ در میان دهها مسئله ملی و منطقهای که کشور با آن روبهروست، پرسش مهم این است که چرا در نگاه رهبر معظم انقلاب، «حفظ اتحاد ملی» در صدر اولویتها قرار گرفته است؟ پاسخ این پرسش، نه تنها یک بحث نظری، بلکه ضرورتی عینی، فوری و راهبردی برای بقای کشور است.
اولاً، باید درک کنیم که دشمن امروز، در میدان نظامی شکست خورده است و به وضوح دیگر امید چندانی به گزینه نظامی ندارد. آنچه اهمیت و تاثیر آن بر مقابله نظامی بیشتر است «جنگ شناختی» و «جنگ ترکیبی» است؛ جنگی که نه در خاکریز، بلکه در ذهنها، در شبکههای اجتماعی، در اتاقهای گفتگو، و در کلاسهای درس ما جریان دارد.
در این نوع جنگ، هدف نه نابودی فیزیکی، بلکه تخریب وحدت اجتماعی، اعتماد عمومی و انسجام ملی است. اتحاد ملی، بزرگترین مانع موفقیت این جنگ ترکیبی است.
ثانیاً، تجربههای تاریخی ما نیز نشان میدهد که هرگاه اتحاد ملی در اوج بوده، دشمن ناکام مانده است. از دفاع مقدس تا عبور از فتنههای سیاسی، از مقاومت در برابر تحریمها تا رویارویی با ترورهای پیچیده، همه و همه با یک عنصر مشترک به پیروزی رسیدهاند: انسجام مردم حول محور انقلاب اسلامی.
از همین رو، رهبر انقلاب بارها هشدار دادهاند که اختلاف سلیقه طبیعی است، اما تفرقه خطرناک و نابخشودنی است. دشمن اگر بتواند مردم را نسبت به هم، نسبت به نظام، و نسبت به نخبگان بیاعتماد کند، بدون شلیک حتی یک گلوله، پیروز شده است.
ثالثاً، باید به زمینههای اجتماعی هم توجه کنیم. در شرایطی که برخی مشکلات معیشتی، اداری یا رسانهای، زمینهساز افزایش نارضایتی است، دشمن دقیقاً در همین نقطه تمرکز کرده است تا ناامیدی را به بیاعتمادی، و بیاعتمادی را به واگرایی تبدیل کند.
اینجاست که نقش ما بهعنوان نخبگان و فرهیختگان دانشگاهی، نه در تشدید نارضایتی، بلکه در عقلانیتبخشی، امیدآفرینی و اتصال مردم به حقیقت معنا مییابد.
در واقع، در منظومه فکری رهبر انقلاب، اتحاد ملی فقط یک عامل در کنار دیگر عوامل نیست؛ بلکه «بستر لازم برای تحقق همه اهداف کلان» نظام است؛ از پیشرفت اقتصادی و توسعه علمی گرفته تا مقابله با دشمن خارجی و مدیریت مشکلات داخلی.
نقش استادان دانشگاه در حفظ اتحاد ملی
استادان ارجمند؛ اگر بپذیریم که «اتحاد ملی»، ستون خیمهی ثبات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور است، پس بیشک، مسئولیت پاسداری از آن نیز متوجه تأثیرگذارترین اقشار جامعه خواهد بود. و چه کسی تأثیرگذارتر از استاد دانشگاه؛ انسانی که نهفقط آموزگار علوم، بلکه مربی اندیشه و مرجع الگویسازی فکری برای نسل جوان است؟
دانشگاه از منظر رهبر معظم انقلاب، پایگاه «قوه عاقله جامعه» است. در این نگاه، استاد دانشگاه صرفاً ناقل محفوظات نیست، بلکه فرماندهی خط مقدم جنگ نرم، و معمار تمدنسازی نوین اسلامی است. در شرایطی که دشمن با تمام توان در تلاش برای تخریب اتحاد ملی و القای واگرایی است، نقش استادان دانشگاه بیبدیل و تعیینکننده است.
استاد چگونه میتواند به حفظ و تقویت اتحاد ملی کمک کند؟
۱. ایجاد فضای گفتوگوی سالم و آزاد استاد دانشگاه میتواند فضای نقد سالم، شنیدن نظر مخالف و گفتگو را در محیط کلاس نهادینه کند. در این فضا، دانشجو یاد میگیرد که مخالفت بهمعنای دشمنی نیست، و اختلافنظر، مساوی با تفرقه و تخریب نیست. این تمرین علمی، به انسجام اجتماعی منجر میشود.
۲. تقویت امید و واقعنگری در دانشجویان دشمن تلاش میکند با سیاهنمایی و برجستهسازی ناکامیها، امید را از جوان بگیرد. استاد آگاه اما در کنار نقد منصفانه، چشم دانشجو را به موفقیتها، ظرفیتها و پیشرفتها نیز باز میکند. امید، ستون اتحاد است. اگر امید فرو بریزد، اتحاد هم به خطر میافتد.
۳. تبیین مسائل کشور بر اساس عقلانیت و انصاف جامعه امروز بیش از هر زمان نیازمند تحلیلهای علمی و واقعبینانه است. استاد دانشگاه با تبیین عادلانه مسائل، مانع از دوقطبیسازیهای احساسی و خطرناک میشود و به دانشجویان یاد میدهد که بین انتقاد سازنده و نفرتپراکنی تفاوت قائل باشند.
۴. الگو بودن در رفتار عمومی و مجازی رفتار یک استاد، چه در دانشگاه و چه در فضای مجازی، پیامآور یک فرهنگ است. اگر استاد باانصاف، احترام و همدلی سخن بگوید – حتی با منتقدان – دانشجو یاد میگیرد که تمدن، از گفتار آغاز میشود. اتحاد ملی در همین لحظات کوچک اما سرنوشتساز ساخته میشود.
۵. پرهیز از دامن زدن به تنشها و واگراییها فضای دانشگاه باید فضای «سازندگی فکری» باشد نه میدان رقابتهای جناحی. استادان با پرهیز از سیاسیکاریهای تفرقهآمیز، میتوانند سنگر وحدت و فهم مشترک در میان نخبگان جوان باشند.
استاد دانشگاه در دوران جنگ شناختی، نه در حاشیه، بلکه در مرکز میدان نبرد نرم قرار دارد. دانشجو از کلاس درس، زبان نقد را میآموزد یا زبان تحقیر را؛ زبان عقلانیت یا هیجان؛ زبان انسجام یا تفرقه.
پس امروز بیش از همیشه، دانشگاه و استادان آن، مسئولان مستقیم حفظ اتحاد ملیاند.
شاخصهای اتحاد ملی از نگاه رهبر انقلاب استادان محترم؛ یکی از پرسشهای بنیادین در بحث اتحاد ملی این است که چه نوع اتحادی مدنظر رهبر انقلاب اسلامی است؟ آیا اتحاد بهمعنای یکدستی و حذف تنوع دیدگاههاست؟ آیا مراد، صرفاً همصدایی ظاهری است یا چیزی فراتر و عمیقتر؟
رهبر معظم انقلاب در بیانات مختلفشان شاخصهایی روشن برای اتحاد ملی ارائه دادهاند که نشان میدهد اتحاد مطلوب نظام اسلامی، نه صوری و ظاهری، بلکه عقلانی، مردمی و درونزا است.
۱. اتحاد بر محور اصول، نه بر مبنای سلایق
رهبری تأکید میکنند که تفاوت سلیقهها، عیبی ندارد بلکه حتی میتواند منشأ رشد باشد؛ اما آنچه خطرناک است، اختلاف بر سر اصول انقلاب است. پس نخستین شاخص اتحاد ملی این است که: اختلاف در روشها و دیدگاهها قابل پذیرش است، اما اصل ولایت، جمهوریت، اسلامیت و استقلال کشور نباید محل نزاع باشد. در واقع، رهبری ما را به نوعی اتحاد عقلانی دعوت میکنند که در آن تنوع آرا پذیرفته شده، اما اصول اساسی مشترک باقی میمانند.
۲. وحدت در میدان عمل، ولو با اختلاف فکری
اتحاد ملی الزاماً بهمعنای وحدت در فکر و اندیشه نیست، بلکه نوعی همراستایی عملی در برابر تهدیدهای بیرونی است. چنانکه در دوران دفاع مقدس، همه اقشار – با همه تفاوتهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی – در کنار هم ایستادند، بدون آنکه اختلاف دیدگاههایشان را بهانهی تخریب یکدیگر کنند.
۳. مرزبندی شفاف با دشمن
یکی از مهمترین شاخصهای اتحاد ملی در منظومه رهبری، مرزبندی روشن و بدون ملاحظه با دشمن خارجی است. ایشان بارها هشدار دادهاند که یکی از شگردهای جنگ شناختی، محو کردن مرز میان خودی و بیگانه است؛ بهگونهای که جوان ایرانی نداند دشمن کیست و چه کسی برای او نسخه دلسوزانه نمیپیچد.
بنابراین، اتحاد ملی یعنی: درون کشور اختلاف دیدگاه داشته باشیم، اما در برابر دشمن، یکصدا و هماهنگ باشیم. کسی که در فتنه رسانهای دشمن، آگاهانه یا ناآگاهانه در صف تبلیغات او قرار میگیرد، ولو با نیت خیر، عملاً در حال تخریب اتحاد ملی است.
۴. برخورد صادقانه و مسئولانه با مردم
رهبری همواره تأکید کردهاند که اتحاد ملی فقط با اعتماد مردم ممکن است. و اعتماد، فقط با رفتار صادقانه، اخلاقمدار، و مسئولانه مسئولان و نخبگان حفظ میشود.ایشان در بیانات سالهای اخیر بارها بر اهمیت اعتماد عمومی تاکید داشته اند پس استاد دانشگاه، اهل رسانه، سیاستگذار، طلبه، هنرمند و هرکس که تریبونی در اختیار دارد، با صداقت، شفافیت و احساس مسئولیت، به اتحاد ملی کمک میکند. از نگاه رهبر انقلاب، اتحاد ملی تنوعپذیر اما اصولمحور است؛ پرهیز از تفرقه در میدان عمل را میطلبد؛ مرزبندی با دشمن را خط قرمز میداند؛ و بر پایهی اعتماد و اخلاق استوار است
این شاخصها، چارچوبی منسجم برای کنش استاد دانشگاه، فعال فرهنگی، رسانهای یا مدیر اجرایی فراهم میکند.
تهدیدها و فرصتها در مسیر اتحاد ملی
استادان گرامی، هیچ مسیر پرافتخاری بدون موانع و تهدیدهای جدی طی نمیشود. اتحاد ملی نیز از این قاعده مستثنی نیست. حفظ این اتحاد در فضای متغیر و پرچالش امروز، نیازمند آگاهی از تهدیدها و بهرهگیری هوشمندانه از فرصتهاست.
تهدیدهای پیش روی اتحاد ملی:
۱. نفوذ رسانههای معاند و جنگ ترکیبی شناختی دشمن امروز با شبکههای اجتماعی، سکوهای مجازی تصویری، خبرگزاریهای مجهز و هزاران صفحه ظاهراً مردمی، افکار عمومی را هدف گرفته است. الگوریتمهایی طراحی شدهاند تا مردم را خسته، مأیوس و عصبانی نگه دارند. شکافهای اجتماعی را عمیق کنند و افراد را نسبت به یکدیگر بیاعتماد سازند. اتحاد ملی، نخستین قربانی این جنگ روانی پیچیده است.
۲. دوقطبیسازی سیاسی و ایدئولوژیک در جامعه جنگ رسانهای دشمن بهشدت در تلاش است تا جامعه ایران را به دو قطب متضاد تقسیم کند: مذهبی و غیرمذهبی، انقلابی و غیرانقلابی، مدرن و سنتی، داخلی و برونگرا. این دوقطبیسازیهای کاذب، بذر نفرت و تخاصم در میان اقشار جامعه میپراکند و موجب میشود مردم به جای گفتوگو، به تخریب روی بیاورند.
۳. بیاعتمادی عمومی و بحران سرمایه اجتماعی هرچه اعتماد مردم به مسئولان، رسانهها، نخبگان و نهادهای رسمی کاهش یابد، میل به تفرقه افزایش پیدا میکند. اگر مردم احساس کنند که مشکلاتشان شنیده نمیشود، امیدشان را از دست میدهند و اتحاد، جایش را به بیتفاوتی یا گاه ستیز میدهد.
فرصتهای بزرگ در مسیر تقویت اتحاد ملی:
اما در کنار این تهدیدها، واقعیت این است که ملت ما از ظرفیتهایی بینظیر برخوردار است؛ فرصتهایی که اگر بهدرستی مدیریت شود، اتحاد ملی نهتنها حفظ، بلکه عمیقتر و نهادینهتر خواهد شد.
۱. اعتماد عمیق مردم به رهبری و ارزشهای دینی رابطهی مردم با رهبری، همچنان سرمایهای کلیدی برای انسجام جامعه است. در هر بحرانی، مردم با یک اشاره رهبر انقلاب، صفوف خود را منسجم کردهاند. این رابطه نه سیاسی، بلکه عاطفی و اعتقادی است و نباید آن را دستکم گرفت.
۲. رشد آگاهی و شعور سیاسی مردم، خصوصاً نسل جوان نسل جدید اگرچه منتقد است، اما عمیقتر فکر میکند، پرسشگرتر شده و در برابر تبلیغات، سادهلوح نیست. اگر به این نسل احترام بگذاریم و صادقانه با او گفتوگو کنیم، او نهتنها همراه خواهد شد، بلکه موتور محرک انسجام اجتماعی میشود.
۳. اقتدار منطقهای ایران و پیروزیهای جبهه مقاومت دستاوردهای میدانی جبهه مقاومت، از لبنان تا فلسطین، از عراق تا یمن، نهتنها سرمایه راهبردی است، بلکه منبعی برای غرور ملی است که انسجام جامعه را تقویت میکند. ملت ما احساس میکند که در طرف برندهی تاریخ ایستاده است.
راه اتحاد ملی از میان تهدیدهای واقعی و فرصتهای بینظیر عبور میکند. اگر تهدیدها را بشناسیم و فرصتها را فعال کنیم، اتحاد ملی تنها یک شعار باقی نمیماند، بلکه به یک واقعیت پایدار تبدیل میشود. استادان فرهیخته؛ جنگ امروز، جنگ ذهنها و قلوب است. در این میدان، شما – معلمان اندیشه و حافظان عقلانیت – فرماندهاید. با هر واژهای که از زبان شما جاری میشود، یا پایهای از اتحاد ساخته میشود یا دیواری ترک میخورد.
امروز، ایران بیش از همیشه به اتحاد نیاز دارد، و این اتحاد، بیش از همیشه نیازمند صداقت، صبر، گفتگو، و روشنگری نخبگان است.
بیایید نقش خود را کوچک نشماریم؛ چرا که قطعا اساتید، میتوانند عامل مهم دراتحاد و انسجام یک ملت باشند.